سخت کوشی زنان دیروز و انجام وظایف سنگین و طاقت فرسا و فرسایشی نسبت به زنان امروز در مناطق کردنشین خصوصاً کردستان بر هیچکس پوشیده نیست .
شاید اگر در اکثر نقاط کردستان نام زنان روستایی به میان می آید بلافاصله سخت کوشی و شجاعت آنها به میان آید ، وظایف سنگین و طاقت فرسایی که هیچگاه آنها را از پا درنیاورد . شاید در زمان های گذشته هرگاه برای خانوادهای دختری پیدا میشد غم و نگرانی برای اعضای خانواده فراهم میشد و شاید کسی از پیدا شدن آن دختر خوشحال نبود حتی پدر و مادر او تا مدتها این را کم لطفی خداوند میدانستند و هیچ گونه اشتیاقی به پیدا شدنش نشان نمیدادند و همیشه در مقابل جنس مخالف که پسر بود در رده پایینتر قرارش میدادند و قابل قیاس نبود. ارزش یک پسر برای خانواده به اندازه ارزش ده تا دختر بود.
دختر، مهری از اطرافیان نسبت به خود نمیدید چون کسی به او مهر نمیورزید حتی در بیشتر مواقع که پسری مریض میشد یک یا چند دختر را میبردند و قربانی او نه در عمل بلکه در حرف و دعا میکردند که به زبان محلی«سِقه سِری» میگفتند.
خلاصه، خانمها صبح زود با روشن شدن هوا از خواب بر میخواستند و زنی که در خواب بود و مردی از همسایهها و یا خانواده او را مشاهده میکرد آن زن مورد تمسخر قرار میگرفت و خندهکنان از او یاد میشد و مورد غضب مادر شوهر که سکاندار خانواده بود و بدون اذن او هیچ عروسی حق نداشت از جایش تکان بخورد قرار میگرفت.
مادران که از خواب بیدار میشدند شروع به کارهای خود که هر کدام به نوبت خود باید انجام میشد میکردند و اولین کار این بود که باید یک آتش خوبی روشن میکردند که سوخت آن را اگر در نزدیکی جنگل بودند از هیزم جنگل و اگر در مکانی بودند که هیزم نداشت سوخت را میبایستی از چیزهای دیگر تهیه میکردند بهترین و آسانترین آن «پِشکل » (فضله گوسفند و بز ) و یا از «تِپاله و تِپکه» (فضله گاو که آنرا روی هم گرد میکردند و بهصورت یک قرص به شعاع ۲۰سانتیمتر در هم میکوبیدند تا تراکم پیدا کند و بعد میگذاشتند در معرض آفتاب تا خشک شود و بیشتر برای فصل سرما نگهداری میکردند) که آنهم یکی از وظایف زنان بود بعد از روشن کردن آتش میبایستی دنبال آب بروند و اگر آب آماده داشتند یک آفتابه مسی که مخصوص آبِچای بود روی آتش مینهادند تا آب جوش بیاید بقیه صبحانه را هم که شیر بود، میجوشانید یا ماست و… میآوردند و جلوی بقیه خانواده از جمله مادرشوهر میگذاشتند تا بین اعضای خانواده تقسیم کند؛ چون هیچ عروسی حق تقسیم غذا نداشت و اگر کسی اینکار را میکرد توهینی به مادر شوهر بود و هیچگاه بخشیده نمیشد.
عروس باید غذا را آماده میکرد و جلوی مادر شوهر میگذاشت و آن را تقسیم میکرد و اگر میماند خودش هم میخورد اگر نمیماند و یا سهم او کم بود نمیباید اصرار میکرد و یا خود سرانه اقدام به تهیه غذا مینمود.
آری این داستانی واقعی شاید برای بسیاری از جوانان امروزی ما که مشغول تحصیل و بسیاری از کارهای دیگر هستند شاید تمسخرآمیز باشد اما شاید در بسیاری از روستاهای ما هنوز هم همین اعتقاد و باورها وجود داشته باشد .
زنان و دخترانی روستايي که به عنوان نيمياز نيروي انساني فعال بخش مهمياز توليد را تشكيل ميدهند و جايگاه و نقش آنان در توسعه ی كشاورزي و روستايي بر هيچ كس پوشيده نيست.
بنابر تحقيقات فائو بيش از۷۰ درصد از جمعيت فقير جهان را زنان تشكيل ميدهند و چهره ی فقر بيش از آنكه روستايي باشد زنانه است. زيرا زنان فقير شهرنشين نيز همان مهاجران درمانده ی ديروز روستا هستند.
آنها از همه ی امكانات جهت بالا بردن كمي و كيفي شرايط و بهبود اوضاع خود محروم هستند و با وجود نقش آشكار زنان روستايي در توليد و فرآوري و نگهداري محصولات كشاورزي اين بخش از جمعيت روستايي از خدمات آموزشي و كسب مهارتهاي مناسب با فعاليتهاي خود بيبهره مانده است.
زنان روستايي به مثابه حاميان و حافظان فرهنگ اصيل ما با وجود نقش بسيار مهمي که در زندگي اجتماعي، اقتصادي و حتي فرهنگي جامعه دارند، در طول زندگي يکي از محرومترين اقشار، در دسترسي به منابع و بهرهگيري از فرصتهاي توسعه بودهاند.
با توجه به نقش مهم مادران در خانواده لزوم توجه به اين قشر بايد از سوي نهادهاي دولتي و اجتماعي صدچندان شود.
گروه عمده ای از زنان سرپرست خانواده با فقر، ناتوانی و بی قدرتی به ویژه در اداره امور اقتصادی خانواده روبه رو هستند. به طوری که عزت نفس و سلامت روانی آنان را مختل و زمینه ابتلا به افسردگی و سایر اختلالات را فراهم میسازد.
منبع: گولان سقز

نیم نگاهی به زنان زحمت کش کردستان
شاید اگر در اکثر نقاط کردستان نام زنان روستایی به میان می آید بلافاصله سخت کوشی و شجاعت آنها به میان آید ، وظایف سنگین و طاقت فرسایی که هیچگاه آنها را از پا درنیاورد .
شناسه خبر : 20191