خانه / کلام و عقیده / اهميت استهلال ماه در اسلام

اهميت استهلال ماه در اسلام

خداوند سبحان در قرآن کريم از هلال ماه، منازل ماه و… بارها سخن به ميان آورده و ذيل آيات اهدافي را دنبال نموده و م يفرمايد: «هُوَ الَّذي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قدرة مَنازِلَ لتعلموا عَدَدَ السِّنينَ وَ الْحِسابَ ما خَلَقَ اللَّهُ ذلِكَ إِلا بِالْحَقِّ.
او کسي است که خورشيد را روشنايي و ماه را نور قرار داد و براي آن منزلگا ههايي مقدر کرد تا عدد سا لها و حساب کارها را بدانيد، خداوند اين را جز به حق نيافريده است .»

معلوم  مي شود که از اشکال مختلف ماه در آسمان همچون هلال، تربيع، تثليث، تسديس و بدر و سپس رو به نقصان گذاردن آن براي مردم بدون محاسبات نجومي و رجوع به اهل خبره امکا نپذير است. هم چنين فرمود:
يسئلونك عَنِ الَْأهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ
اي پيامبر درباره هلا لهاي ماه از تو سؤال می کنند، بگو آ نها بيان اوقات براي نظام
زندگي مردم و تعيين وقت حج است.
  اين آيات مقدس الهي اهميت مسئله در زندگي روزمره مردم را بيان  مي دارد مثلاً روزه گرفتن عيد فطر مردد بين محذورين است چرا که اگر روزه آخر ماه مبارک باشد واجب است و اگر عيد فطر باشد روزه گرفتن در آن روز حرام است. يا در اهميت مسئله رؤيت هلال اول ماه در بحث ديه می توان گفت که به عنوان مثال شخصي ساعت ۱۰ شب ۲۹ جمادی الثاني در اثريک تصادف کشته شود و قرار باشد به اولياي دم ديه بدهند. بر اساس تقويم اين حادثه در ماه غير حرام بوده و بايد ديه عادي پرداخت شود در حالي که طبق احوالات آسمان، اين ساعت لحظ هایي است که ماه حرام حلول کرده و بايد افزايش ديه لحاظ شود. اهميت ويژه آن در بحث حج است که تمامي جزئيات مناسک و اعمالش منوط به زمان است و حاجي نمی تواند هر زمان که دلش خواست اين اعمال را انجام دهد بلکه بايستي در زمان هاي نجومي خاصي آ نها را به جاي آورد. به همين خاطر است که مسئله رؤيت هلال تأثير بسزا و مهمي را در تعيين تکليف براي مسلمانان دارد.
چگونگي استهلال ماه
در سيره پيامبر ثابت است که حضرت به جستجوي هلال می پرداخت و اين امر را به عهده داشت. در هر ماه در منطقه اي از زمين هلال قابل رؤيت و در ناحيه اي ديگر غيرقابل رؤيت است در ميان اين دو نواحي نواري وجود دارد که با توجه به شرايط متغير ماه و زمين و خورشيد، در هر ماه درباره رؤيت هلال اول ماه نمی توان با  پیش بيني قاطعانه نظر داد نظر به وسيع بودن سرزمين ايران آن نوار معمولاً سالي دو بار بر کشور ما عبور می کند، براي تقويم نگاري يعني پیش بيني رؤيت هلال ماه علی الخصوص آن دو ماه ويژه بايد ملاک رؤيت و اعتبار سرزميني آن مشخص باشد و اين امر وابسته است به فتواي شرعي درباره چگونگي محقق شدن اول ماه و اعتبار آن براي مناطقي غير از مکان ناظر مثلاً معتبر بودن استفاده از ابزارهاي پيشرفته رصدي بر دقت تعيين مرز ميان منطقه رؤيت شده و غيرقابل رؤيت می پذيرد بنابراين چنين فتوايي بر نگارش تقويم قمري و تعيين تکليف مردم در مناسبت هاي شرعي اثر می گذارد  برخي از فقها رؤيت در يک مکان را براي مناطق نزديک و هم افق آن معتبر ميدانند و در مقابل، عده اي ديگر از فقها به مسئله مکان اهميتي نمی دهند و فقط زمان را ملاک عمل خود قرار می دهند و می گويند اگر در جايي هلال رؤيت شد، اين رؤيت نه فقط براي آنجا که براي همه مناطقي که در شب با آنجا مشترکند براي اثبات اول ماه قمري مورد پذيرش است. با توجه به حساسيت بالاي چنين مسئله اي، همه ساله با نزديک شدن به شروع و اتمام ماه مبارک رمضان طيف وسيعي از افکار عمومي مسلمانان به مسئله رؤيت هلال ماه معطوف می شود.
در برخي موارد نيز موضوع رؤيت هلال باعث ايجاد شکاف و دودستگي در صفوف به هم پيوسته مردم متدين جامعه شده اختلاف اسفناکي که بارها، در امر «رؤيت هلال شوال » رخ داده و شهد شيرين عيد را در کام مردم تلخ نموده است.
از ميان ما ههاي قمري آنچه به وضوح مورد اهميت فقها قرار گرفته رؤيت هلال ماه شوال است، از اين جهت حائز اهميت است که امر دائر بين وجوب و حرمت است بنابراين استهلال- در جستجوي هلال برآمدن و تلاش براي ديدن ماه شب اول- واجب است. مگر اين که اطمينان حاصل شود که کساني هستند که در جستجوي هلال بر می آيند. اين ويژگی هاي علم نجوم و اهميت آن باعث شده که در ميان مسلمانان به خصوص علماي اعلام شيعه و اهل سنت مورد تحقيق و کنکاش بيشتري قرار گيرد چرا که بر حسب نياز و لزوم هماهنگي هرچه بيشتر ميان مسلمانان و با عنايت به نظريات مختلف در مقوله رؤيت هلال و با گسترش دامنه آگاهی هاي اساتيد و پيدايش علوم مختلف و مرتبط با اين رشته، علم نجوم جايگاه خود را در بين علماي اسلامي بازيافت به طوري که امروزه شاهد تأسيس مراکز فلکي-نجومي و رصدخانه هاي مجهز و پيشرفته از سوي برخي مراجع عظام و مراکز علمي اسلامي هستيم.
ثبوت شهر رمضان
يثبت دخول شهر رمضان بأحد أمرين:
الأول: رؤية الهلال، ليلة الثلاثين من شعبان، و ذلك بأن يشهد أمام القاضي شاهد عدل انه قد رأي الهلال.
الثاني: إكمال شعبان ثلاثين يوماً: وذلك فيما إذا تعسرت رؤية الهلال بسبب غيوم، أو إذا لم يتقدم شاهد عدل يشهد بأنه قد رأي الهلال، فيتمم شهر شعبان ثلاثين يومً، إذ هو الأصل ما لم يعارضه شيء.
و دليل هذين الأمرين: قوله(ص):  ((صوموا لرؤيته، و أفطروا لرؤيته، فأن غم عليكم فأكملوا عدة شعبان ثلاثين يوماً)). رواه البخاري (۱۸۱۰) و مسلم (۱۰۸۰)
و عن ابن عباس رضي الله عنه قال: جاء أعرابي إلي رسول الله (ص)، فقال: إني رأيت هلال رمضان. فقال: ((أشهد أن لا اله الا الله)). قال: نعم. قال: ((أتشهد أن محمداً رسول الله)) قال: نعم. قال: (( يا بلال، أذن في الناس، فليصوموا غداً)) صححه ابن حبان(مواردالظلمان۸۷۰) والحاكم (۱/۴۲۴).
هذا، و أذا رؤي الهلال ببلد لزم الصوم أهل البلاد القريبة منبلد الروية، دو اهل البلاد البعيدة، لأن البلاد القريبه – كدمشق و حمص و حلب – في حكم البلد الواحد، بخلاف البلاد البعيدة كدمشق، والقاهرة، و مكة.
و يعتبر البعد باختلاف المطاع.
ودليل ما سبق:
ما رواه مسلم(۱۰۸۷) في كتاب الصيام:
باب: ((بيان أن لكل بلد رؤيتهم و أنهم إذا رأوا الهلال ببلد لا يثبت حكمه لما بعد عنهم))
حدثنا يحيي ابن يحيي و يحيي ابن ايوب و قتيبة و ابن حجر (قال يحيي ابن يحيي: أخبرنا، و قال الاخرون: حدثنا إسماعيل و هو ابن جعفر)، عن محمد(و هو أبي حرملة)، عن كريب.
أن أم الفضل بنت الحارث بعثته ألي معاوية بالشام، قال: فقدمت الشام، فقضيت حاجتها، و استهل علي رمضان و أنا بالشام، فرأيت الهلال ليلة الجمعة، ثم قدمت المدينة في آخر الشهر، فسألني عبدالله ابن عباس، ثم ذكرالهلال فقال: متي رأيتم الهلال؟ فقلت: رأيناه ليلة الجمعة، فقال: انت رأيته؟
فقلت: نعم، و رآه الناس، و صاموا و صام معاوية، فقال: لكنا رأيناه ليلة السبت، فلا نزال نصوم حتي نكمل ثلاثين، أو نراه، فقلت: أو لا تكتفي برؤية معاويه و صيامه؟ فقال: لا، هكذا امرنا رسول الله(ص).
و عليه قال العلماء: أذا لم يجب الصوم علي أهل بلد بعيد، فسافر اليه شخص من بلد الرؤية فإنه يوافقهم في الصوم آخراً، و إن كان قد أتم ثلاثين يوماً، لأنه بالانتقال ألي بلدهم صار واحدً منهم، فليزمه حكمهم، و من سافر من البلد الذي لم ير فيه الهلال ألي بلد الرؤية أفطر معهم، سواء أصام ثمانية عشرين، أم صام تسعة و عشرين، ذلك بأن كان رمضان عندهم تاماً. لكنه يقضي يوماً أن صام ثمانية و عشرين، لأن الشهر لا يكون كذلك.
ومن أصبح في بلد معيداً،  فسافر ألي بلد بعيد أهله صيام وجب عليه أن سمك بقية اليوم موافقة لهم.( الفقه المنهجي ج اول صفحه)
و اما الشافعيه فقالوا: إذا ربی الهلال ببلد لزم حکمه البلد القریب لاالبعید، بحسب اختلاف المطاع فی الأصح، و اختلاف المطاع لایکون فی اقل من اربعه و عشرین فرسخاً.
الادله الشافعیه: استدلوا علی اعتبار اختلاف المطاع بالسنه و القیاس و المعقول:
السنه: استدلوا بحدیثین: أولهما حدیث کریب، و ثانهما حدیث ابن عمر:
الف- حدیث کریب
ب- حدیث ابن عمر: أن رسول الله(ص) قال: ((انما الشهر تسع و عشرون، فلاتصومواحتی تروه، و لاتفطروا حتر تروه، فإن غم علیکم فاقدروا له)) و هو یدل علی أن وجوب الصوم منوط بالرویه، لکن لیس المراد رویه کل واحد، بل رویه البعض.
القیاس: قاسوا اختلاف مطاع القمر علی اختلاف و مطاع الشمس المنوط به اختلاف مواقیت الصلاه.
المعقول: أناط الشرع ایجاب الصوم بولاده شهر رمضان، و بدء الشهر یختلف باختلاف البلاد و تباعدها، مما یقتضی اختلاف حکم بدء الصوم تبعاً لاختلاف البلدان. (الفقه الاسلامیه و ادلته/جلد ۲- الجزء الثانی۶۰۶ الی ۶۰۸)
در كتاب «الفقه علي المذاهب الاربعه » آمده است: براساس مذهب شافعی هرگاه رؤيت هلال در ناحي هاي ثابت شود بر مردم هر ناحيه نزدي کو متحدالافق )اتحاد افق به اين است که فاصله ميان آن دو ناحيه کمتر از ۲۴ فرسخ باشد با محل ثبوت رؤيت هلال( واجب است که روزه بگيرند. اما با اين رؤيت هلال، بر مردم ناحيه دور به خاطر اختلاف افق، روزه واجب نيست. جلد ۱ ص ۵۵۰
 
بنابراين هرگاه هلال ماه رمضان در شهري ديده شد، بر مردم شهرهاي نزذيك از شهر رؤيت، روزه واجب مي شود اما مردم شهرهاي دور، حكم آن را ندارد، زيرا شهرهاي نزديك به هم مانند دمشق، حمص و حلب (يا مانند سنندج و كامياران و سقز) در حكم يك شهر هستند، بر خلاف شهرهاي دور مانند دمشق، قاهره و مكه. اعتبار دور و نزديك به اختلاف مطلع (در رؤيت ماه) است.
دليل اين حكم روايت صحيح مسلم (به شماره ۱۰۸۷) از كُرَيْب است كه گفت: در حالي كه در شام بودم، ماه رمضان آغاز شد، در شب جمعه هلال ماه را ديدم، سپس در آخر ماه به مدينه وارد شدم. ابن عباس رضي الله عنهما از من پرسيد: هلال ماه رمضان را چه وقت ديديد؟ گفتم: شب جمعه آن را ديديم، گفت: آيا تو آن را ديدي؟ گفتم آري، مردم هم آن را ديدند و روزه گرفتند. ابن عباس گفت: ما همگي آن را شب شنبه ديديم و هنوز روزه هستيم تا اين كه سي روز كامل شود يا هلال (شوال) را ببينيم. گفتم آيا رؤيت هلال توسط ما در شام بسنده نميكني؟ گفت: خير پيامبر(ص) به ما چنين فرموده اند.
بنابراين علما مي گويند: هرگاه مردم شهري دور ، هلال ماه را رؤيت نكرده باشند و شخصي از شهر ديگري كه هلال در آن رؤيت شده به آن آن شهر امد، واجب است كه در روزه گرفتن روز آخر ماه رمضان، با اهل آن شهر روزه بگيرد. زيرا با انتقال به شهر آن ها جزو آنان محسوب ميشود، پس روزه بر او واجب است. كسي كه از شهري كه هلال در آن رؤيت نشده است، به شهري كه هلال در آن رؤيت شده است، مسافرت كند، واجب است با آن ها افطار كند، خواه ۲۸ روز روزه گرفته باشد، به طوري كه ماه رمضان نزد او ناقص باشد و او در روز ۲۹ افطار نمايد و خواه ۲۹ روز گرفته باشد به طوري رمضان در آن شهرشهر ۳۰ روز باشد اما اگر ۲۸ روز روزه گرفته بود، بايد يك روز آن را قضا كند، زيرا ماه قمري هيچ وقت ۲۸ روز نيست.
بركسي كه صبح در نماز عيد شركت كرده سپس به شهري دور كه اهل آن شهر روزه هستند مسافرت كند، واجب است بقيه ي روز را با آن ها امساك كند.
باید گفت که مسئله استهلال، موضوعی است که مربوط به مکلف است و نه مرجع تقلید یعنی اگر برای مکلف یقین حاصل شد که ماه دیده شده است باید به یقین خود عمل نماید این به این معناست که اگر هر یک از ما، ماه را دیدیم و یقین کردیم آن چه رویت کرده ایم ماه است ولو حلول ماه برای مرجع ما ثابت نشود، ما مکلفیم به قطع و یقین خود عمل کنیم. البته این بدین معناست که هر کس فقط برای خود که یقین حاصل شده این کار را انجام دهد و نباید مسئله یقینی خود را به دیگران تسری دهد. بنابراین اگر خودمان ماه را رویت کردیم یا کسانی رویت کرده اند که ما به آنها اطمینان داریم مثل مقام معظم رهبری، این امر برای ما حجت است به خصوص این که مثلا ما می دانیم مقام معظم رهبری در این زمینه بهترین و دقیق ترین امکانات را در اختیار دارند و نمایندگان زیر نظر ایشان می توانند رویت ماه را اعلام کنند. پس حکم ایشان برای ما یقین آور است.
 وجوب پيروي از حاکم اسلامي در اثبات رؤيت هلال، بيانگر مطالب مهمي است که در اين مسئله بايد بيش از پيش به آن توجه کرد اين است که اختلاف فقهي علما نسبت به موضوع اثبات هلال ماه نشأ تگرفته از درک و فهم ادله در استنباط حکم شرعي توسط فقيه است، و اين تفاوت آراء، فهم فقيه از متن آيات و روايات شرعي و ادله اي است که بر آن اقامه م يکند؛ لذا به نظر م يرسد جهت حفظ اتحاد و انسجام مسلمين و جلوگيري از سم مهل کتفرقه با وسواس و حساسيت بيشتري به اين نکته و مسئله شرعي دقت شود و تا زماني که اول ماه براي حاکم شرع که به دليل قرار گرفتن در مصدر امور کشور و بسيج تمامي امکانات لازم براي استهلال، اطمينا نبخ شترين نظريه را اعلام م يدارند از اقدام به هر عملي که موجب ايجاد رخنه در صفوف متحد مردم شود جلوگيري نمود. پرواضح است که اين موضوع م يتواند حکم حکومتي تلقي شود که در اين صورت لازم الاتباع براي ساير مجتهدان و مقلدان دیگر خواهد بود.
 
خوشبختانه نظرات فقهي مقام معظم رهبري)مدظله العالي( چنين مشکلاتي را در زمينه رؤيت هلال کاملاً حل کرده است و حتي تقويم رسمي جمهوري اسلامي ايران که بر پايه نظرات فقهي ايشان و تلاش کارشناسان مرکز تقويم مؤسسه ژئوفيزيک دانشگاه تهران استخراج ميشود در پهنه ايران بسيار دقيق است. طبق نظر ايشان، هلال شب اول ماه بايد با چشم رؤيت شود و استفاده از ابزارهاي اپتيکي نظير تلسکوپ يا دوربي نهاي نجومي مانعي ندارد. از نظر ايشان، نظر
کارشناسان در مورد رؤيت پذيري يا رؤيت ناپذيري هلال حجت است. كه نزديك به دويست تيم در نقاط مختلف كشور مشغول رصد هلال ماه هستند.
راه هاي تحقق عيدي مبارك براي همه
اطلاعت از اولوالامر
 
اولوالامر كيست؟
خداوند متعال در قرآن كريم وجوب اطاعت از رهبران الهي را چنين بيان مي فرمايد: يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و  اولي الامر منكم. (النساء ۵۹)
بعضي از علما و مفسرين بر آنند كه اولوالامر همان دانشمندان و علماي اسلامي هستند كه احكام ديني را براي مردم بيان مي كنند. و بعضي ديگر معتقدند كه اولوالامر ، حاكمان و امراي جامعه ي اسلامي اند كه تابع خدا و رسول خدا بوده و مجري احكام الهي مي باشند. در اين بين نظر ابن عربي در (احكام القرآن) جامع نظرات مطروحه بوده و از اتقان قابل توجهي برخوردار است و معتقد است كه مصداق اولوالامر هم علماء هستند و هم امراء.
صاحب تفسير المنير در تشريح آيه مذكور مي فرمايد: ….. و من هم الوالامر؟ ذهب بعض المفسرين الي ان المراد بهم الحكام و ذهب آخرون الي انهم العلماء الذين يبينون للناس الحكام الشرعية. …. و الظاهر ارادة الجميع.(التفسير المنير، الدكتور وهبه الزحيلي – ج ۳/ص۱۳۲)
قال ابن العربي: و الصحيح عندي انهم الامراء و الحكماء جميعاً.(احكام القرآن، ابن العربي محمد بن عبدالله بن ابوبكر – ج۱ص۴۵۲)
قال رسول الله(ص): لو استعمل عليكم عبد يقود كم بكتاب الله فاسمعوا له و اطيعوا. (صحيح المسلم كتاب الامارة، الباب۸ الحديث۱۳۳۸)
كلام امام نووي در منهاج:
“شرط الامام كونه مسلمامكلفا حراً ذكراً قرشياً مجتهداً شجاعاً، ذارأي و سمع و بصر و نطق. و تنعقد الامامة بلبيعة ….. و باستخلاف الامام ….. و باستيلاء جامع، و كذا فاسق و جاهل في الاصح. (المنهاج – كتاب البغاة / ص۵۱۸)
توجه به نظر كارشناسان رسمي در امر استهلال ماه شوال.
توجه به لزوم و وجوب وحدت و هماهنگي بين مسلمين با عنايت به آيات و احاديث وارده از جمله آيات شريفه ۹۲تا ۹۴ سوره طه كه به عنوان استرات‍ژي و موردي حتي وحدت و هماهنگي توأم با شرك جلي را بر توحيد همراه با تفرقه ترجيح مي دهد. (قال يا هارون ما منعك اذ رأيتهم ضلوا – الا تتبعن أفعصيت امري – قال يا ابن ام لا تأخذ به لحيتي و لا برأسي، اني خشيت ان تقول فرقت بين بني إسرائيل ئ لم ترقب قولي).
 
تيجه گيري
در پايان بايد اين مسئله را باز خاطر نشان کرد که با توجه به اهميت مسئله عبادي ايام ماه مبارک رمضان و عل يالخصوص عيد فطر که مظهر و نمادي براي وحدت امت مسلمان م يباشد به يقين به صلاح امت اسلامي نيست که در يک چنين امر مهمي گرفتار تشتت و تفرقه حتي در ي کشهر و ي کخانه شوند و قدرت و قوت آ نها به ضعف گرايد و در برابر دشمنان سرشکسته گردند. از طرفي با توجه به رهنمودهاي حضرت امام، و مقام معظم رهبري که هر ساله به مناسب تهايي همچون ايام حج، مبعث و ميلاد پيامبر اسلام و… مسلمانان را دعوت به وحدت و انسجام م يکنند تا از ظرفيت و پتانسيل عظيم امت اسلامي در جهت شکوه و عظمت جهان اسلام استفاده شود؛ شايسته است، فقيهان و عالمان ديني مذاهب اسلامي با ه مفکري و همانديشي، روزن ههاي انشقاق و تفرقه در بين مسلمين را بسته و جلو ههاي وحدت، همدلي و ه مگرايي را در عرص ههاي مختلف به منصه ظهور برسانند. انشاءاللهسایت کردنور:عبدالسلام کریمی

شناسه خبر : 19881

این خبر رو هم ببینید

ضربت تیغ تکفیر بر فرق ایمان

خوارج اولیه که بعداز جنگ صفین و ماجرای حکمیت پدید آمدند، درباره موضوعات مختلف، باورهایی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 × پنج =