در طول تاريخ طولاني که از بعثت نبي مکرم اسلام(ص)ميگذرد،شخصيت والاي آن حضرت همواره مورد ستايش مسلمانان بوده و در ادبيات اسلام (عربي،فارسي و…) بسيار مدح و ستايش شده است؛اما نکته جالب آن است که اين ويژگي تنها مختص به ادبيات ملتهاي مسلمان نيست بلکه در ادبيات ساير ملل و حتي ملتهاي غير مسلمان نيز شخصيت،کمالات و به ويژه دستاورد و ارمغان الهي آن حضرت براي بشريت، يعني دين اسلام،بسيار تکريم شده است.گوته،شاعر بزرگ آلماني و نابغهاي از جهان غرب از جمله شخصيتهاي بزرگ غربي است که شيفته مشرق زمين، اسلام و فرهنگ ايراني بوده است
گوته کيست؟
يوهان ولفگانگ فن گوته، شاعر و نابغه بزرگ آلماني در تاريخ ۲۸ آگوست سال ۱۷۴۹ ميلادي در شهر فرانکفورت ديده به جهان گشود.از کودکي تحت مراقبت پدر به فراگيري زبانها و علوم مختلف پرداخت، سپس به اصرار پدر به تحصيل در رشته حقوق پرداخت اما طبع شاعرانهاش، او را به ادبيات سوق داد و از نخستين سالهاي جواني با انتشار اشعار و رمانهاي مختلف به اوج شهرت رسيد. رمان«غمهاي ورتر جوان»، در ۲۵ سالگي وي در سراسر اروپا منتشر شد. نمايشنامهها و آثار ادبي گوته بسيار زياد و گوناگون است اما مهمترين اثر گوته تراژدي«فاوست»است که نقطه اوج آثار او به شمار ميرود.تراژدي فاوست يکي از برترين آثار او به شمار ميرود.تراژدي فاوست يکي از برترين آثار ادبي جهان است که در آن داستان پيمان شيطان با دانشمندي به نام دکتر فاوستوس تشريح ميشود.
گوته از جواني با اسلام و قرآن آشنا ميشود و جالب آنکه اين دغدغه و انگيزه دروني تا کهنسالي- يعني زماني که«ديوان غربي-شرقي»را مينگارد- همواره با او همراه است.گوته در ۲۳ سالگي«نغمه محمد»را ميسرايد و در ۸۰ سالگي ديوان«شرقي- غربي»را تدوين ميکند. البته او طي اين سالها همواره به مشرق زمين علاقهمند بوده و کوشيده است تا بر دامنه اطلاعات خود در اين زمينه بيفزايد.اما در سال ۱۸۱۴ با ترجمه آلماني ديوان حافظ روبرو ميشود و چنان تحت تأثير اين شاعر عارف ايراني قرار گيرد که در دفتر خاطراتش مينويسد: هرگز نميتوانم اشتياقم را کنترل کنم، بايد حتما در برابر اين همه جذبه کتابي تدوين کنم. که«ديوان شرقي-غربي»حاصل تأملات و اشتياق گوته به مشرق زمين و به ويژه اسلام و ايران است. گوته ديوان خود را در ۱۲ دفتر با نامهاي فارسي تدوين ميکند و نخستين شعر آن را با تأثير از هجرت پيامبر اسلام از مکه به مدينه،«هجرت» نامگذاري ميکند و ميکوشد در سفري روحاني به مشرق زمين با حافظ شيرازي همراه شود.
نغمه محمد:
گوته در دوراني جواني نمايشنامههاي زيادي تصنيف ميکند که يکي از اين نمايشنامهها، «تراژدي محمد»نام دارد. اين تراژدي ناتمام ميماند، اما از اين اثر ناتمام بخشي باقي مانده است که«نغمه محمد»نام دارد. نغمه محمد در واقع صحنه گفتوگو و ديالوگي ميان حضرت علي(ع) و حضرت فاطمه است که آن دو پيامبر را به رودي تشبيه ميکنند که کوهساران سرچشمه گرفته تا به اقيانوس برسد و در مسير خود همه رودها را با خود همراه ميکند و آنان را به سمت اقيانوس رهنمون ميشود:
علي: بنگر بدان چشمه همان که از کوهساران ميجوشد چه با طراوت و شاد و ميتراود به سان چشمان ستارگان،آن گاه که ميدرخشند.
فاطمه: از فراز ابرها سرشاخههايش سيراب ميشوند برخاسته از روحهاي پاک در ميان صخرهها و در بوتهزارها
علي: به تازگي و طراوت جواني از فراز ميلغزد بر روي صخرههاي مرمرين و آن گاه دوباره به سوي آسمان
نغمه محمد(ص)(سرودهاي از گوته در مدح پيامبر اسلام)
فاطمه: و از ميان صخرهها و از گذرگاه قلهها سنگريزههاي رنگين را شکار ميکند.
علي: و با ورودي پيشواگونه و راهبر همه چشمهها را که برادر اويند با خويش همراه ميسازد.
فاطمه: و نهرها به امتدادش مشتاقانه همراه ميشوند و او اينک به گستره دشت قدم نهاده است و ميدرخشد با تلألوي نقرهگون
علي: و نهرهاي جاري از کوهساران با نشاط او را ميخوانند و فرياد برميآورند:
علي و فاطمه(باهم): برادر! برادر، برادرانت را درياب و با خويش برگير… تشبيه کردن پيامبر گرامي اسلام به رودي بزرگ که راهي اقيانوس ميشود، تصويري بسيار جذاب و جالب توجه است؛زيرا به اعتقاد خانم پروفسور آنه ماري شيمل، اسلامشناس مشهور آلماني هيچ شاعري پيامبر را به رود بزرگ تشبيه نکرده است .
گوته بيگمان اين حديث را نخوانده بوده و از اين تشبيه زيبا بياطلاع بوده است اما با استفاده از قريحه و نبوغ خود در گفتوگوي ميان حضرت علي(ع)و حضرت فاطمه(س)پيامبر را به رودي بزرگ تشبيه ميکند. اين رود از کوهساران و از فراز ابرها سرچشمه گرفته است؛ يعني سرچشمه اين آب از آسمان است و به عبارتي ديگر وحي بر پيامبر، منشاء آسماني دارد. اين رود در مسير خود همه رودها را با خود همراه ميکند و همه آنها را هدايت ميکند تا به اقيانوس برسد.اقيانوس در زبان عربي«المحيط»خوانده ميشود و المحيط يکي از اسماء الهي است. از سوي ديگر آب در ميان همه اقوام و اديان، نماد روشنايي، زايش، حيات و پاکي و لطافت و طهارت است. بنابراين تشبيه وجود مبارک پيامبر اسلام به آب از هرمنظري زيباست؛ چرا که به اعتقاد شاعر، او مظهر حيات بشر است و آمده است تا انسانها را از پليديها پاک کند .در بخشهاي مختلف اين شعر زيبا مقاطع گوناگون زندگي آن حضرت در قالب تصاوير بيان شده است؛ به عنوان نمونه در يک بند از آن بر لزوم بعثت پيامبران و نياز به فرستادن آنان براي هدايت بشر تبيين شده است: در ادامه گفتوگوها،رودها به اين رود بزرگ ميگويند، ما را با خود به اقيانوس ببر،زيرا اگر ما را رها کني:
علي: چرا که ما را در کوير خشک ميبلعد سنگريزههاي حريص و آفتاب سوزان از فراز آسمان خون ما را ميمکد و تپهاي ناگاه راه را بر ما ميبندد و از رسيدن به برکه باز ميدارد برادر! درياب برادرانت را در اين گستره دشت.
به عبارت روشنتر اگر نبي و راهبر نباشد، انسانها در ظلمات و سنگريزهها گرفتار ميشوند و نميتوانند به سعادت دست يابند.در جايي ديگر به هجرت پيامبر از مکه به مدينه اشاره ميکند:
علي: و اينک اين رود هر لحظه با عظمتي بيشتر به پيش ميرود و سلالهاي از آبها تبار او را خواهند ساخت. و آبها آن رهبر را بر شانههاي خويش بلند کردهاند و بر همه امپراتوريها چيره ميشود و نامش را به سرزمين ميبخشد.
ساخته شدن شهرها در مقدم پيامبر اسلام و بخشيدن نامش به اين شهرها اشاره به هجرت پيامبر اسلام و تغيير نام شهر يثرب به مدينه النبي دارد.گوته اين شعر زيبا را که نميتوان آن را به طور کامل در اين مجال مختصر گنجاند، در ۲۳ سالگي ميسرايد. اما پرسش اينجاست که گوته در مغرب زمين و اروپا که اين همه عليه دين اسلام و پيامبر گرامي آن تبليغات دروغين شده و ميشود، چگونه توانسته است به اين فهم و دريافت برسد؟
نخستين مطالعات گوته درباره قرآن به سال 1771 و۱۷۷۲ م اتفاق افتاد و اين موضوع درست در زماني رخ داد که گوته نسبت به برخي از موضوعات مسيحيت به ترديد افتاده بود. گوته در تعاليم پيامبر اسلام مطالبي مييافت که جايگزينهاي مناسبي نسبت به برخي مطالب دگماتيک در مسيحيت بودند. از ديگر سوي،گوته در شخصيت پيامبر اسلام فردي را نظاره ميکرد که رسالتش را نه فقط به وسيله کلام و پيام بيان مينمودند بلکه او براي بيان رسالتش حکومتي اسلامي بنيان نهاد که تمام گروهها و فرقهها را با هم متحد و يگانه ساخت.
از سوي ديگر گوته بر ترجمههاي قرآن به زبانهاي آلماني، فرانسوي انگليسي را خوانده بود. گوته از مفاهيم آيات قرآن در برخي از ابيات ديوان شرقي نيز بهره جسته است:
مغنينامه-شعر آزادگي: خداوند آن ستارهها را در آسمان نشاند تا راهنماي شما بر خشکي و دريا باشند پس در گستره آنها به گشت و تماشا رويد نگاهتان پيوسته به فراز اين ابيات متأثر از آيه ۹۷ از سوره انعام است که ميفرمايد:
«و اوست خدايي که ستارگان را پديد آورد تا به آنها در تاريکيهاي خشکي و دريا راه يابيد.آيات را براي آنان که ميدانند به تفصيل بيان کردهايم.
و يا: مغنينامه-شعر طلسمات پنجگانه: شرق از آن خداست غرب از آن خداست سرزمينهاي شمالي و جنوبي در دستان او آرميدهاند. اين ابيات متأثر از آيه ۱۱۵ از سوره بقره است: «مشرق و مغرب از آن خداست پس به هرجا رو کنيد همان جا رو به خداست.خدا فراخ رحمت و داناست».
گوته آنچنان شيفته فرهنگ و مفاهيم اسلامي است که در شعري از ديوان شرقي از اينکه خود را مسلمان بنامد،هيچ ابايي ندارد:اگر اسلام به معناي تسليم شدن در برابر خداوند است پس ما همه در اسلام به دنيا ميآئيم و به اسلام ميميريم برخي از انديشمندان غربي شيفتگي گوته به اسلام و فرهنگ مشرق زمين را بينظير ميدانند و معتقدند که در طول تاريخ کمتر ميتوان نمونهاي را سراغ داشت که در آن شاعري از آن سوي عالم شيفته انديشمندي شرقي شود.اما به هرحال گوته توانسته است از پس همه پيشداوريهاي غرب،گوشهاي از حقيقت را ملاحظه کند و به اسلام و فرهنگ آن علاقهمند شود .

سروده گوته در مدح پيامبر اکرم (ص) نويسنده: دکتر محمد اخگري
گوته،شاعر بزرگ آلماني و نابغهاي از جهان غرب از جمله شخصيتهاي بزرگ غربي است که شيفته مشرق زمين، اسلام و فرهنگ ايراني بوده است.
شناسه خبر : 5955