خانه / فرهنگی /  قطب الدین صادقی و اجرای نمایش «عزیز شنگال» در تهران  

 قطب الدین صادقی و اجرای نمایش «عزیز شنگال» در تهران  

نمایشی درباره حادثه ی شنگال به کارگردانی و نویسندگی دکتر قطب الدین صادقی چهارشنبه هشتم بهمن در تالار اصلی تئاتر شهر در تهران به روی صحنه رود.
 

نمایش عزیز شنگال روز چهارشنبه ۸بهمن در دو سانس شش و هشت و نیم شب در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه می رود و قرار است از ۱۵ بهمن تا ۳۰ بهمن در همین سالن اجرای آن از سر گرفته شود.در این اثر نزدیک به ۷۰ هنرور ایفای نقش می کنندو (گروه هه لپه رکه ی گول وه نی)به مدیریت ئاسو نادری هم در این اثر حضور می یابند.
به همین منظور خبرنگارکردپرس در محل تمرین این نمایش حضور یافت و مصاحبه کوتاهی را با دکتر قطب الدین صادقی انجام داده است که به شرح زیر است:
دکتر ممنون از اینکه با این همه خستگی دعوت من را پذیرفتید.
منم از شما تشکر میکنم
چطور شد که تصمیم گرفتید این نمایش را بنویسید.
این نمایش مربوط به پسری بنام عزیز است که در جنگ خانمانسوز شنگال گم میشود و به مدت چهار پنج روز کسی نمیداند در چه وضعیتی به سر برده است او کوه به کوه و صحرا به صحرا سرگردان بوده تا به منطقه کردنشین سوریه میرسد.وقتی که او را پیدا می کنند میبینند که به دلیل ترس و وحشت تنهایی با چشمان کاملا باز و بدون پلک زدن هیچ جایی را نمیدیده است.او نه گریه میکرده و نه فریادی میزده و نه حتی درخواست چیزی را داشته.به دلیل تنهایی و ترس از بیابان و گرمای شدید و تشنگی و گرسنگی بینایی اش را از دست میدهد و سرانجام بدلیل عمق درد این جهان را ترک میکند.کسی نمیداند از کجا امده بود و پدر و مادرش که هستند تنها خودش را عزیز معرفی کرده بود.زمانیکه این عکس را در روزنامه دیدم سه شب گریستم وانقدر درد و اَلم از اعماق وجودم زبانه میکشید که شب و روز ارام و قرار نداشتم.تصمیم گرفتم سرگذشتش را بنویسم .برای من تبدیل به یک نماد و سنبل از زنان و کودکانی شد که همیشه قربانیان واقعی جنگها هستند.مخصوصا مردم کرد وکردهای ایزدی که در طول تاریخ همیشه مورد ظلم و زور قرار گرفته اند.
لطفا از چند وچون کار برایمان بگویید.
این نمایش برای من دلیلی بود تا هم درباره ی زنان و کودکان که قربانیان اصلی جنگها هستند بحث کنم و هم ذات داعشیون جنایتکار وپلید را آشکار کنم ونشان دهم که این مردم در طول تاریخ همیشه مورد تاخت و تاز دشمنان ناجوانمردشان بوده اند که نگذاشته اند ذره ای اب خوش از گلویشان پایین برود.وقتی این را نوشتم اول قرار بود تا بصورت تئاتر خیابانی اجرا شود تا تاثیر بیشتری روی مخاطبان داشته باشد و انان را به طرف خود بکشاند تا کمی با ان فضا اشنا شوند.ولی بدلیل سردی هوا و فصل زمستان نظرمان عوض شد و جدا از ان مدتی است رئیس مرکز هنرهای نمایشی و دبیر جشنواره ی فجر تغییر کرده اند و مسئولین جدید انسانهای فهیم و فرهنگ دوستی هستند که از ما خواستند که نمایش را در سالن اصلی تئاتر شهر برگزار کنیم.میزان سن ها را طوری تغییر دادم که بتوانیم نمایش را در تالار برگزار کنیم.در حین نوشتن متوجه شدم که واژه در بیان این تراژدی ناتوان است و آنقدر درد عمیق و زیر پوستی است که دیالوگ و واژه ته قصه را بازگو نمیکند.نمایش را با حرکت و تصویر تجسم کردم و نوشتم و دیدم تنها راه تاثیرگذار حرکت و خروش و تصویرو موسیقی و نماد و لباس است تا بتوانیم کمی شهادت دهیم که ان مردم مظلوم چه رنج و آزاری را متحمل شده اند.وظیفه ی خودم میدانم که راجع به دردها و ناگفته های مردم کرد حرف بزنم تا فرهنگهای دیگر دریابند که کردها هم جایگاه و حرفی برای گفتن دارند و قسمتی از زندگی و حیات این جهانند که ما باید از طریق کارهای هنری این را نشان دهیم تا مردم ما را درک کنند و در دنیا مهجور نمانیم و بتوانیم وحدت انسانی را بوجود اوریم.
چند نفر در این اثر حضور دارند و شما چند وقت تست که با گروه تمرین میکنید.
به نظر من این کار می تواند پلی برای فهم متقابل کردها با مردمان و فرهنگهای دیگر باشد.ما برای این کار زحمت زیادی کشیده ایم و نزدیک به ۷۰ نفر در این پروژه حضور داریم و به مدت دو ماه است که سخت مشغول تمرین هستیم.که امیدوارم بتوانیم قدری از فرهنگ و شرف این مردم را به فرهنگهای دیگر نشان دهیم.

شناسه خبر : 10271

این خبر رو هم ببینید

سروده‌های شعرای کُرد، مصداق ارادت اهل سنت به امام مهربانی‌ها

 هنر و ادبیات از عرصه‌های عمده ظهور و تجلی اعتقادات و باورهای دینی، مذهبی و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − 5 =