قدر، شب سرنوشت / استاد علامه سید محمدحسین طباطبایی (ره)

شب قدر، شب سرنوشت‌سازی است که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب به وسیله فرشتگان بر طبق شایستگی‌ها و لیاقت افراد، و میزان ایمان، تقوا، پاکی نیت و اعمال آنها تعیین می‌شود. و برخی برآنند که برای هر کس آن مقدر می‌شود که لایق آن است و به عبارتی زمینه‌هایش از ناحیه خود او فراهم شده، و شاید از همین روست که به دعا و نیایش و آمرزش‌خواهی در این شب تأکید شده است. آنچه در پی می‌آید، بحثی پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره «قدر» و «دخان» مطرح گردیده است.

معنای شب قدر

مراد از قدر، تقدیر و اندازه‌گیری است و شب قدر شب اندازه‌گیری است و خداوند متعال در این شب حوادث یک سال را تقدیر می‌کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسان‌ها و اموری از این قبیل را در این شب مقدر می‌گرداند. در قرآن کریم آیه‌ای که به صراحت بیان کند شب قدر چه شبی است، دیده نمی‌شود؛ ولی از جمع‌بندی چند آیه می‌توان فهمید که شب قدر یکی از شبهای ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می‌فرماید: «انّا انزلناهُ فی لیله مبارکه: ما آن (قرآن) را یکباره در شبی خجسته فرو فرستادیم»(دخان، ۳). این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر می‌فرماید: «شهرُ رمضان الذی اُنزل فیه القرآن: ماه رمضان، همان که قرآن به یکباره در آن فرو فرستاده شد» (بقره، ۱۸۵) که گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است. در سوره قدر هم می‌فرماید: «انّا انزلناه فی لیله القدر: ما آن را یکباره در شب قدر فرو فرستادیم» (قدر، ۱). از مجموع این آیات استفاده می‌شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است، نازل شده است؛ پس شب قدر در ماه رمضان است. اما اینکه کدام یک از شبهای ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی بر آن دلالت ندارد و تنها از راه اخبار می‌توان آن را معین کرد.

در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار(ع) شب قدر مردد بین نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آنها، مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است.۱ عدم تعین یک شب، به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.

پس از دیدگاه روایات اهل بیت(ع) شب قدر از شبهای ماه رمضان و یکی از آن سه شب مذکور است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت با هم اختلاف دارند و قابل جمع نیستند؛ ولی معروف بین اهل سنت این است که شب بیست و هفتم ماه رمضان شب قدر است۲ و در آن شب قرآن نازل شده است.

تکرار شب قدر در هر سال

شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالی که قرآن در آن نازل شد، نیست، بلکه با تکرار سالها، آن شب نیز تکرار می‌شود؛ یعنی در هر ماه رمضان، شب قدری است که در آن شب امور سال آینده تقدیر می‌شود و دلیلش این است که:

اولا: نزول قرآن به طور یکپارچه در یکی از شبهای قدر چهارده قرن گذشته ممکن است، ولی تعیین حوادث تمامی قرون گذشته و آینده در آن شب بی‌معناست.

ثانیا: کلمه «یُفرَقُ» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم» (دخان، ۶) و نیز کلمه «تنزل» در آیه کریمه «تنزل الملئکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر: در آن شب، فرشتگان و روح با اجازه پروردگارشان در باره هر کاری فرود می‌آیند» (قدر، ۴) به دلیل مضارع بودنشان دلالت بر استمرار دارد.

ثالثا: از ظاهر جمله «شهر رمضان الذی اُنزل فیه القرآن» (بقره، ۱۸۵) چنین برمی‌آید که مادامی که ماه رمضان تکرار می‌شود، آن شب نیز تکرار می‌شود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست، بلکه هر سال در ماه رمضان تکرار می‌شود. در این خصوص از ابوذر روایت شده که گفت: به رسول خدا(ص) عرض کردم: «یا رسول‌الله، آیا شب قدر شبی است که در عهد انبیا بود و امر به آنان نازل می‌شد و چون از دنیا می‌رفتند، نزول امر در آن شب تعطیل می‌شد؟» فرمود: «نه، بلکه شب قدر تا قیامت هست.»۳

عظمت شب قدر

در سوره قدر می‌خوانیم: «انّا انزلناه فی لیله القدر: ما قرآن را به یکباره در شب قدر فروفرستادیم. و ما ادریکَ ما لیلهُ القدر: و چه می‌دانی که شب قدر چیست! لیله القدر خیرٌ من الْف شهر: شب قدر از هزار ماه بهتر است». خداوند متعال برای بیان عظمت شب قدر با اینکه ممکن بود بفرماید: «و ما ادریک ما هی خیر من الف شهر»، یعنی با اینکه می‌توانست در آیه دوم و سوم به جای کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند. و با آیه «لیله القدر خیر من الف شهر»، عظمت این شب را بیان کرد که این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است؛ چه، اینکه مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن در این است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند و احیا یا عبادت آن شب، از عبادت هزار ماه بهتر است. از امام صادق(ع) سؤال شد: «چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟» فرمود: «عبادت در شب قدر، بهتر است از عبادت در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»۴

وقایع شب قدر

۱٫ نزول قرآن

ظاهر آیه شریفه «انّا انزلناهُ فی لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به «انزال» کرده که ظهور در یکپارچگی و دفعی بودن دارد نه «تنزیل»، که ظاهر در نزول تدریجی است. قرآن کریم به دو گونه نازل شده است: ۱٫ نزول یکباره در یک شب؛ ۲٫ نزول تدریجی در طول بیست و سه سال نبوت پیامبر اکرم(ص).

آیاتی چون «قرآناً فرَقناهُ لتَقرأهُ عَلی الناس عَلی مُکث و نزّلناه تنزیلا: قرآنى [باعظمت را] بخش بخش [بر تو] نازل کردیم تا آن را به‌آرامى به مردم بخوانى، و آن را به‌تدریج نازل کردیم» (اسراء، ۱۰۶) نزول تدریجی قرآن را بیان می‌کند. در نزول دفعی و یکپارچه، قرآن کریم که مرکب از سوره‌ها و آیات است، یکدفعه نازل نشده است، بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است؛ چون آیاتی که درباره وقایع شخصی و حوادث جزئی نازل شده، ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصه‌ای دارد که در باره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتی درست درنمی‌آید، مگر اینکه زمان و مکانش و واقعه‌ای که درباره‌اش نازل شده، رخ دهد؛ به طوری که اگر از آن زمان‌ها و مکان‌ها و وقایع خاصه صرف نظر شود و فرض شود که قرآن یکباره نازل شده، قهراً موارد آن آیات حذف می‌شود و دیگر بر آنها تطبیق نمی‌کنند.

پس قرآن به همین هیأتی که هست، دو بار نازل نشده، بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرقش در اجمال و تفصیل است؛ همان اجمال و تفصیلی که در آیه شریفه «کتاب احکمت آیاته ثم فصّلت من لدن حکیم خبیر: کتابى است که آیاتش استحکام یافته، سپس از جانب حکیمى آگاه، به‌روشنى بیان شده است» (هود، ۱) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآن کریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و در طول بیست و سه سال به تفصیل و به‌تدریج و آیه به آیه نازل گردید.

۲٫ تقدیر امور

خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال آینده را از قبیل مرگ و زندگی، وسعت یا تنگی روزی، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و… تقدیر می‌کند. در آیه شریفه «انا انزلناه فی لیله القدر»(قدر، ۱) کلمه «قدر» دلالت بر تقدیر و اندازه‌گیری دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم» (دخان، ۶) که در وصف شب قدر نازل شده است، بر تقدیر دلالت می‌کند؛ چون کلمه «فرق» به معنای جداسازی و مشخص کردن دو چیز از یکدیگر است و «فرق هر امر حکیم» یعنی آن امر و واقعه‌ای را که باید رخ دهد، با تقدیر و اندازه‌گیری مشخص سازند. امور به حسب قضای الهی، دارای دو مرحله‌اند: یکی اجمال و ابهام و دیگری تفصیل. و شب قدر به طوری که از این آیه برمی‌آید، شبی است که امور از مرحله اجمال و ابهام، به مرحله فرق و تفصیل بیرون می‌آیند.

۳٫ نزول ملائکه و روح

بر اساس آیه شریفه «تنزل الملئکهُ و الرّوحُ فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر، ۴)، فرشتگان و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل می‌شوند. مراد از «روح»، آن روحی است که از عالم امر است و خدای متعال درباره‌اش فرموده است: «قل الرّوح من امر ربی» (اسراء، ۸۵). در اینکه مراد از امر چیست، جهت اختصار به دو روایت بسنده می‌شود.

پیامبر اکرم(ص) فرمود: وقتی شب قدر می‌شود، فرشتگان ساکن «سدره‌المنتهی» که جبرئیل هم یکی از ایشان است، نازل می‌شوند در حالی که پرچم‌هایی به همراه دارند. یک پرچم بالای قبر من، یکی بر بالای بیت‌المقدس، یکی در مسجدالحرام و پرچمی بر طور سینا نصب می‌کنند و هیچ مؤمنی در این نقاط نمی‌ماند مگر آنکه جبرئیل به او سلام می‌کند، مگر کسی که دائم‌الخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک یا زعفران مالیدن به تن خود باشد.۵

از امام صادق(ع) در مورد روح سؤال شد. فرمود: «روح از جبرئیل بزرگتر است و جبرئیل از سنخ فرشتگان است و روح از آن سنخ نیست. مگر نمی‌بینی خدای تعالی فرموده: تنزل الملئکه و الروح؟ پس معلوم می‌شود روح غیر از ملائکه است.»۶

۴٫ سلام و امنیت

قرآن کریم در بیان این ویژگی شب قدر می‌فرماید: «سلامٌ هیَ حتی مطلع الفجر: [آن شب‌] تا سپیده‌دم، و سلام و سلامت است» (قدر، ۵). کلمه سلام و سلامت به معنای عاری بودن از آفات ظاهری و باطنی است و جمله «سلام هی» اشاره به این مطلب دارد که عنایت الهی به این تعلق گرفته است که رحمتش شامل همه آن بندگان بشود که به سوی او روی می‌آورند و نیز به اینکه باب عذابش در شب قدر بسته باشد؛ به این معنا که عذاب جدیدی نفرستد. و لازمه‌اش این است که در این شب کید شیطان‌ها هم مؤثر واقع نشود، چنان‌که در بعضی از روایات به آن اشاره شده است. البته برخی مفسران گفته‌اند: مراد از کلمه «سلام» این است که در شب قدر فرشتگان به هر مؤمن مشغول به عبادت که بگذرند، سلام می‌کنند.

پی‌نوشت‌ها:

۱٫ ر. ک. مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۱۹٫رر ۲٫ ر.ک. تفسیر الدر المنثور، ج۶٫رر ۳٫ تفسیر البرهان، ج۴، ص۴۸۸، ح۲۶٫رر ۴٫ فروع کافی، ج۴، ص۱۵۷، ح۴٫رر ۵٫ مجمع‌البیان، ج۱۰، ص۵۲۰٫رر

۶٫ تفسیر برهان، ج۴، ص۴۸۱، ح۱٫

این خبر رو هم ببینید

نگاهی به چشم انداز صدساله سنندج! / دکتر سید هاشم هدایتی

سنندج همانند هر شهر نامدار دیگر پیشینه ای دارد به قدمت سالیان حیات آن. پیشینه …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *