تجلیل بعد از مرگ هنرمندان بی فایده است هنرمند پیشکسوت موسیقی کردی چشم به راه حمایت مسؤلان / یحیی صمدی

استاد ملک محمد محمدی متخلص به «مڵێ دۆم» هنرمند موسیقی فولکلور کُردی به ویژه آوازهای اردلانی «سنندجی» در بستر بیماریست و چشم به راه حمایت مسؤلان است

سنندج – استاد ملک محمد محمدی متخلص به «مڵێ دۆم» هنرمند موسیقی فولکلور کُردی به ویژه آوازهای اردلانی «سنندجی» در بستر بیماریست و چشم به راه حمایت مسؤلان است تا مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می کند برطرف شود.
 
استاد ملک محمد محمدی متخلص و مشهور به «مڵێ دۆم» هنرمند موسیقی فولکلور کردی به ویژه آواز های اردلانی «سنندجی» برای اکثر مردم استان کردستان چهره ی غریبی نیست و همه آهنگهای او را که دارای سبک خاصی در موسیقی کردی است شنیده اند و با آن زندگی کرده و خاطره ها داشته اند. اما این هنرمند سالهای دور استان کردستان اکنون در بستر بیماری است و وضعیت مناسب و مطلوبی ندارد و دوست ندارد بعد از مرگش برای او مراسم گرامیداشت و یادمان برگزار کنند چون معتقد است مشکلاتی دارد که اکنون می شود آنها را رفع کرد و نیازهای جزئی و اولیه ای دارد که تحقق آن توسط مسؤلان قابل پیگیری و شدنی است و توجه سریعتر به آن ضروریست و دوست دارد به پاس ده ها سال تلاش و خدمتش در عرصه هنر و موسیقی در زمان حیاتش به او توجه شود و به راستی این درخواستی به حق است و این ما هستیم که این نیاز و وظیفه را فراموش کرده ایم.
موسیقی کُردی که در گذشته به همت هنرمندان و فعالانی که برخی از آنها هم گمنام مانده اند با توانمندی و کارآمدی و زیبایی خاصی به نسل های امروز رسیده است، هم اکنون هم در دنیایی هنر با همت تلاشها و فعالیت هنرمندان و گروههای موسیقی کُردی از اعتبار خوبی برخوردار است و به عنوان یکی از هنرهای ماندگار و کهن کُردها شناخته می شود.
البته نمی توان از این نکته هم غافل شد که مردان و زنانی در تاریخ فرهنگ و هنر کُردها بوده اند که با انتقال سینه به سینه بیت و ترانه های فولکلور کُردی به نسل های بعدی نقش بسیار ارزنده ای در توسعه و پیشرفت این مهم داشته اند، اما وجود هنرمندانی چون جزراوی، سید علی اصغر کردستانی، علی مردان، طاهر توفیق، حسن زیرک، سیوه، عایشه شان، خالقی، ماملی، ناصر، عثمان هورامی، علی نظر، شوان پرور، حسین علی، رسول گردی، ملک محمد محمدی، محمد جزا و هنرمندان بزرگ دیگر در مناطق و بخشهای کردستان با گویش های مختلف کُردی تاثیر مثبت و نتیجه بخشی در پیشرفت و ماندگاری موسیقی کُردی داشته اند.
موسیقی کُردی، سنتی و نواحی این دیار از ارزش و منزلتی ویژه برخوردار است و می طلبد برای حفظ و ترویج آن مجدانه تر، دلسوزانه تر و سریع تر اقدام کرد و این مهم جدا از وظیفه متولیان و مسئولان امر، وظیفه ای است که هنرمندان و فعالان این عرصه نیز باید برای تحقق آن آستین همت بالا بزنند.
کردستان‌ دیار باورهای‌ ناب‌ و سرزمین‌ حماسه‌ و عشق‌ و عرفان‌، جایگاه‌ پرافتخار هنر و هنرمندانی‌ بوده‌ که‌ همیشه‌ در طول‌ تاریخ‌ گهربار ایران‌ زمین‌ با آثار زیبای‌ خود برهه‌های‌ زمانی‌ را تبلور خاصی‌ بخشیدند.
این دیار یکی از مناطق کهن ایران با مردمانی صبور، تلاشگر، مهربان و صمیمی است، سرزمینی با تمدن، هنر و فرهنگی غنی که در دامان خود هنرمندان بیشماری را پرورده کرده است.
موسیقی یکی از هنرهای کهن این دیار است که در فکر، کار و تلاش و به طور کلی در زندگی مردم جاری و عجین شده و آن را جزیی از خود می دانند، موسیقی از هنرهای ریشه دار، ارزشمند و دوران های دور فرهنگ کردهاست.
نوای باستانی «هۆره‌» را کهن ترین موسیقی کردی می نامند اما غیر از «هۆره‌» موسیقی های دیگری مانند «سیاه چمانه» در زندگی این مردم و این دیار کهن وجود دارد که قدمت آنها نیز چند هزار ساله است.
در طول دوران و به ویژه سده های اخیر هنرمندان و فعالانی بودند و هستند که میراث داران فرهنگ این مرز و بوم بوده و برای حفظ و ارتقای آن عرق ریخته و خون دلها خورده اند تا امروز کردستان به عنوان استانی فرهنگی و مهد موسیقی ایران در دنیا شناخته شود و یکی از این اساتید استاد ملک محمد محمدی است.
دیروز 4 بهمن ماه جاری تعدادی از نویسندگان، هنرمندان و فعالان عرصه های فرهنگی، هنری و رسانه ای استان کردستان در قالب انجمن مستقل تجلیل از مفاخر کردستان با حضور در منزل یکی از این هنرمندان تلاشگر و با سابقه یعنی استاد ملک محمد محمدی، مشهور به “مڵی دۆم” که در بستر بیماری است عیادت کردند.
در این عیادت جمعی از نویسندگان و فعالان فرهنگی و پیشکسوت استان کردستان و همچنین تعدادی از جوانان فعال این حوزه حضور پیدا کردند و با پیروی از سنت قدیم ایرانی ها و به ویژه کردها ضمن تحقق صله رحم و دیدار با پیشکسوتان و ریش سفیدان، خدمات چنین افرادی را قابل ستایش و تجلیل دانستند و نسبت به توجه و تکریم آنان توسط خود مردم و مسئولان تأکید کردند.
در این مراسم ادب دوستان، نویسندگان و هنرمندان کرد و همچنین مهندس کامیاب شادمان شهردار سنندج و تعدادی از اعضاء شورای شهر سنندج شامل: جلال شریعتی وفا اصلانی و لیلا فروتن نژاد حضور داشتند و توجه بیشتر به ارتقاء هنر و همچنین فراهم کردن حمایت و توجه به رفع مشکلات فعالان این حوزه ها به ویژه این هنرمند پیشکسوت را خواستار شدند.
موسیقی اردلان شامل سه قسمت “بان لیلاخ”، “چم شار” و “ناوشاری” است که از لحاظ جامع شناختی آهنگ های منطقه، لیلاخ به دلیل نشاطی که بر منطقه حاکم بوده ریتم موسیقی را زیباتر کرده است و آهنگ های “ناوشار” ( ترانه های مختص به شهر ) شامل چهار فرم آواز “کوچه باخی” دارای ریتمی نامنسجم تر نسبت به بقیه ریتم های منطقه، “پادیواری” آهنگ های انتظاری، “برتونانه” آهنگ های خاص زنان و “دومانه” که نام طایفه ای در سنندج که به کارهای خرید و فروش می پرداختند و آهنگ نشات گرفته از آنها بیشتر نغز و عاشقانه بوده است می باشد و تنها کسی به بهترین شیوه آن را اجرا کرده و این موسیقی را در نواحی مختلف کردستان به شهرت رسانده و همچنین از نابودی آن جلوگیری کرده است استاد ملک محمد محمدی مشهور به (مڵێ دۆم) است.
متاسفانه همیشه باید یکی از فعالان عرصه های فرهنگ و هنر ما فوت کند تا به فکر نخبگان و فرهیختگان خود بیفتیم و برای آنها یادمان و گرامیداشت برگزار کینم و در واقع اگر روزی غیر این پیش آید، باید تعجب کرد.
متأسفانه در زمانی که هنرمندی دچار کسالتی می شود و در بستر بیماری قرار می گیرد حاضر به خرج کردن 100 هزار تومان برای دوا و درمانش نمی شویم و از او دلجویی و احوالپرسی نمی کنیم اما در مراسم خاکسپاری و ختمش با تاج گل و دیگر هزینه های بی سود خرج های میلیونی می  و چند روز مراسمش حضور پیدا می کنیم و آخ و حسرت می خوریم.
در زمانی هنرمندی در قید حیات است هیچ اداره و نهادی برای تجلیل و کمک به وی اقدامی نمی کنند اما بعد از مرگش خیلی ها و به ویژه نهادهای مرتبط در تدارک گرامیداشت و تجلیل و بگزاری یادمان برای وی می شوند که برای نمونه می شود به زنده یاد محی الدین حق شناس اشاره کرد.
آیا مستحق است هنرمندی که 50 سال از زندگی خود را وقف ترویج و تقویت و ارتقاء موسیقی و فولکلور کردستان کرده و در تعالی و رشد این هنر خون دلها خورده و  در غنی شدن هنر کردها سهیم بوده و با هنرنمایی‌های خود سبب تشویق و ترغیب جوانان و علاقمندان به هنر شده و از نابودی آن در تهاجم فرهنگی و جنگ نرم بیگانگان جلوگیری کرده اکنون به حال خود رها شود و در بستر بیماری باز با صدای نحیف و سوز مظلومانه از بیمه و تصویب کار افتادگی اش سخن بگوید و از آینده زن و فرزندانش اشک در چشمان خشک و بی صدا شود آیا این است که “فقط صداست که می ماند”.
خیلی از مردم ما آداب قدرشناسی از هنرمندان خود را رعایت می‌کنند اما باز هم این وضعیت ها جای نگرانی دارد و نباید اجازه بدهیم عاقبت هنرمندان مانند گذشتگان شود و مسؤلان و مردم و نهادهای مرتبط بکوشند قدر این سرمایه های ملی، معنوی و ثمر بخش را با اقدامات در خور و نتیجه بخش برای آنها بدانند اینان آبروی ما هستند آبرویمان را بهتر و بیشتر و ارزنده تر پاس بداریم.
 بیماری و مشکلات جسمی هنرمند پیشکسوت و موسیقی فولکلور و خوش صدای کُردستان ملک محمد محمدی«ملی دوم» را در بستر بیماری قرار داده است.
هنرمند مشهور موسیقی اردلانی و کُردستان ملک محمد محمدی “ملی دوم ” به دلیل بیماری و از جمله عفونت ریوی و تنفسی اکنون در بستر بیماری است و اکنون به سختی و بی صدا در رختواخبش جا به ‌جا می‌شود و چشم به راه حمایت و توجه مسؤلان و مدیران نهادهای مرتبط است.
هنرمندان دارای جایگاه برجسته‌ای در جامعه هستند و تاثیر هنرمندان بر مردم به‌ویژه نسل جوان غیرقابل انکار است.
 جایگاه فرهنگ و هنر در توسعه بخش‌های متعدد بسیار برجسته و بارز است و تبیین این جایگاه در سطح جامعه نیازمند توجه بیشتر است و همه مسئولان اعم از مسئولان فرهنگی هنری و سایر مسئولان باید در ارتقای سطح کیفی آثار هنری تلاش کنند و شرایط حمایت و توجه به زندگی و معیشت خود هنرمندان را فراهم کرده و از بروز مشکلات و معضلات برای آنان جلوگیری کنند موضوعی در جامعه در گذشته و حال شاهد تحقق آن نبوده ایم.
توقعات هنرمندان نسبت به جامعه و مردم و بالعکس، توقعاتی ضروری است و وجود این توقعات و تعهدات برای پیشرفت بخش های مختلف جامعه  لازم و ضروریست.
امروز بیش از هر زمان دیگری به وجود هنرمندان متعهد و دلسوز نیاز داریم  چون بیشترین تاکید و تلاش دشمن در سال‌های گذشته بر تهاجم فرهنگی بوده و دشمن با راه‌اندازی شبکه‌های مختلف ماهواره‌ای سعی داشته و دارد فرهنگ، هنر ، آداب و رسوم و ارزشهای دینی و ملی و بومی را تخریب و تضیف کند و مردم و به ویژه جوانان را به کج راهه بکشاند
مسؤلان کشور و به ویژه کردستان باید از اهالی فرهنگ، هنر و موسیقی حمایت کنند و نسبت به بی توجهی در سالهای گذشته دلجویی کرده و اجازه ندهند هنرمندان برای تامین معیشت زندگیشان دست به هر کار و شغلی بزنند هرچند کسب روزی حلال مایه افتخار و هر شغلی در جای خودش قابل احترام است اما چرا یک هنرمند باید در شرایط حساس جامعه به جای تقویت حوزه فرهنگ و هنر و خدمت به جوانان و تولید آثار مرتبط رفتگر شهرداری، پارک بان، نگهبان، کارگر سازمان پارکها، آشپز و یا راننده آژانس باشد.
هنر و موسیقی در بین مردم جایگاه مناسب دارد و درک مردم در زمان حال از هنر و موسیقی بسیار مطلوبتر  از ده های گذشته است اما متاسفانه ارباب و صاحبان این مهم چرا از طرف مسؤلان و مردم مورد بی توجهی قرار می گیرند جای تعجب و تاسف است و هنرمند تا زنده است تکریم نمی شود و وقتی هنرمندان بعد از مرگ تجلیل می شوند دردی است که پایانی ندارد و کاری بدون منفعت بوده و ثمر بخش نیست و این خوب نیست کمی به این موضوع ناخوشایند بیاندیشیم.
امروز هنرمندان دچار مرگ زودرس می‌شوند، هزار درد و مشکل و غصه زندگی و جامعه سبب پیری و بیماریشان می شود و بی نوایی هم به این معضلات اضافه شده و کسی و کسانی هم پیگیر رفع آن نیستند، مسؤلان و در کل خود مردم و جامعه از فتانه ولیدی، عباس کمندی، عبدالله ماچکه ای، یدالله محمدی، حبیب الله مله ای، بایزید کشکولی، عبدالرحمان علیرمایی، کا به رات، اکبر منصوری و ملک محمد محمدی « ملی دوم» بی خبر هستند و تکریم و احترام و تجلیل و به ویژه توجه به زندگیشان داستانی است به نام فراموشی و وای از روزی که می می میرند و می شوند شوالیه های قهرمان و مفاخر و هنرمندان بزرگ، اما یادمان نرود سید محمد صفایی و قاله مه ره، هه ژار و حسن زیرک و قانع و ده ها هنرمند دیگر در فقر و تنگدستی زیستند و تا بودند کسی را یاریگر و همراه و حامی آنان نبود ولی اکنون بزرگان و نخبگان عرصه هنر و فرهنگ کردها هستند و این چقدر بد و جای تاسف دارد موضوعی که هم اکنون در جریان و تکرار شدنی است و نمونه آن زیاد هستند اما ملک محمد محمدی مشهور و متخلص به “ملی دوم” در وضعیتی مظلومانه در بستر بیماریست و چشم به راه حمایت و همراهی مردم و مسؤلان است.
امروزه در جریان انتخابات و به ویژه در کردستان نامزدها توجه ویژه ای به فرهنگ و هنر دارند و دهها طرح و برنامه برای توجه به هنر و فرهنگ و حمایت از اهالی این حوزه در تبلیغات و برنامه های خود می گنجانند و اموسیقی ملی و حماسی هنرمندان این دیار برای تبلیقات خود سود می برند اما ای کاش بعد از برنده شدن و کسانی هم که رای اعتماد کسب نمی کنند اندکی به این مهم توجه می کردن و پیگیر مشکلات این حوزه ها و معضلات هنرمندان می شدند و نمایندگان مردم در مجلس و شورای شهر در این راستا گامهایی بر می داشتند.
انگار فرهنگ و هنر و موسیقی و ورزش و دیگر ارزشهای دینی و ملی و انسانی فقط در مواقعی که برای ما نفعت دارند ارزشمند هستند در حالی که بسیاری از منابع و ارزشهای ما در این عرصه ها در حال فراموش شدن هستند و همچنین هنرمندان بسیاری که یک گنجینه هستند، درحال رفتن از میان ما هستند. همه می‌گویند که هنر، فرهنگ، موسیقی و روزنامه نگاری و مطبوعات خوب است و در وصف آن صحبت می‌کنند اما به واقع در عمل هیچ اتفاقی نمی‌افتد. چرا همیشه هنرمندان بعد از مرگشان تجلیل می شوند و حمایت از هنرمندان در حد یک شعار باقی مانده است، مطمئن باشید این دیار اگر امنیت دارد و اگر در کشور و دنیا به عنوان استانی فرهنگی شناخته شده که مورد تایید و تاکید مسؤلان ارشد کشور نیز می باشد به واسطه دلسوزی، تلاش و خدمات هنرمندان و فعالان فرهنگی و دلسوزانی است که در گوشه ای از جامعه در تنگدستی زیسته اند و یا اگر مشکل مالی هم نداشته اند بدون چشم داشت برای تعالی این آداب و رسوم و هنر این سرزمین استخوان خورد کرده و خون دلها خورده اند و در گمنامی زیسته اند و هیچ مشکلاتشان برطرف نشده حتی تجلیلی از آنها هم صورت نگرفته است اما همه به خود آییم و قدر فرهیختگان، نخبگان، هنرمندان، دلسوزان عرصه های مختلف را بدانیم و آن ها را تکریم و پاس بداریم و بدانیم کم توجهی به آنان ضررهای زیادی را متوجه جامعه خواهد کرد و تابلو و نماد هر مملکتی هنرمندان، نویسندگان و فرهیختگان آن هستند تابلوهای خودمان را کدر نکینم و به این نکته امروز بیاندیشیم که فردا خیلی دیر است و پشیمانی سودی ندارد.
یحیی صمدی 5 بهمن ماه 92
 منبع: خبرگزاری کردپرس

این خبر رو هم ببینید

سروده‌های شعرای کُرد، مصداق ارادت اهل سنت به امام مهربانی‌ها

 هنر و ادبیات از عرصه‌های عمده ظهور و تجلی اعتقادات و باورهای دینی، مذهبی و …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *