می خواهم نامهای بنویسم به بزرگترین مرد جهان همان کسی که به او میگویند: پیامبر جهانیان.
پیامبر مهربانم! چقدر سخت است شروع کردن این نامه چون که نمیدانم چگونه شروع کنم و چه بگویم و چه بنویسم، چرا که حرفهای زیادی برای گفتن دارم، من روزهای زیادی منتظر بودم که سالروز تولدت بیاید و بتوانم در این روز خوشحالی خودم را یه جوری اعلام کنم.
پیامبر مهربانم! من همه ساله در روز تولد تو، عزیزترین انسان روی زمین، شیرنی و شکلات را بسته بندی میکنم و برای همسایهها میبرم و به هر کسی که شیرینی و شکلات از دستم میگیرد، میگویم:”این گویزه بانه”(به خاطر بزرگداشت مقام پیامبر) پیامبر است. خیلی خوشحالم که خداوند من را از پیروان تو قرار دادهاست و من میتوانم اخلاق زیبای تو را داشته باشم.
از همه مهمتر من خوشحالم که پدر و مادرم نام مبارک تو را برای من انتخاب کردهاند و خدا را خیلی شکر میکنم به خاطر این که به من عقل و هوش داد تا بتوانم سواد یاد بگیرم و در این روز برایت نامهای بنویسم.
ای پیامبر مهربانم! ما همهی بچهها، بزرگترها، پیرمردها و… همگی تو را خیلی دوست داریم چون که خدای مهربان هم تو را دوست دارد و به تو صفت حبیب داده است و هر کس حبیب خدا باشد همه کس از مسلمان و غیر مسلمان او را دوست میدارند و به او افتخار می کنند. از این جهت من هم همیشه سعی میکنم انسان خوبی باشم، مخصوصا که نام زیبای تو را دارم چون که اسم من”محمد” است.
همیشه سعی میکنم حدیثهای تو را به یاد بیاورم و اخلاق تو را داشته باشم تا من هم مثل تو در دل هر کسی جای بگیرم و خدا و همهی انسانها مرا دوست داشتهباشند.
پیامبر مهربانم! ای کاش که من هم در زمان تو زندگی میکردم و جزء اصحاب تو میشدم و در میان صحابههای بزرگوارت زندگی میکردم و با حضرت ابوبکر و عمر و عثمان و علی و سایر صحابههای دیگرت در جنگ با مشرکان، شرکت می کردم و آنها را شکست میدادیم. ولی حالا هم خدا را شکر میکنم، اگرچه آن هم نصیبم نشدهاست، حالا مسلمانم و پیرو دین اسلام هستم و از این طریق میتوانم به دوستان و هم کلاسیهایم بگویم که باید همانند پیامبر(ص) با همه مهربان باشیم و حق یکدیگر را رعایت کنیم و با هیچ کس خشن و عصبانی نباشیم، چون خدا انسان خشن وعصبانی را دوست ندارد.
من در کتاب ” یک روز مصطفی گفت، پیغمبر خدا گفت” خواندم که: انسان حتی با حیوانات هم نباید نا مهربان و خشن باشد چون آن زن که با گربه اش نا مهربانی کرد تو فرمودی: بهشت بر او حرام است و بر عکس آن مردی که با لنگه کفشش آب را به آن سگ تشنه داد تو بهشت را بر او حلال کردی.
ما از حدیثهای تو خیلی چیزهای خوبی یاد میگیریم که به درد زندگیمان میخورد.
پیامبر مهربانم! من دوست دارم در بهشت همسایهی تو باشم و خودت برای همهی ما مسلمانان مخصوصا بچههای مظلومی که در سوریه، فلسطین و خیلی جاهای دیگر که پدر و مادرشان را از دست دادهاند، مهربانی و بهشت خداوند را برایشان بگیری تا درد و غم و مشکلات دنیایِ بدون پدر و مادر و نبود آرامش برایشان جبران شود.
پیامبر مهربانم! من میخواهم نامه را به پایان ببرم ولی هر کلمهای که میخواهم بگویم کلمات زیاد دیگری به دنبالش میآیند. من انشالله در آینده کتابی در مورد مهربانیهای تو مینویسم تا بچهها هم از آن استفاده کنند.
در آخر می خواهم بگویم: ای پیامبر مهربانم! تو را از هر چیز و هر کس در این دنیا بیشتر دوستدارم.
محمد عباسی، کلاس سوم ابتدایی از سردشت نامه ای از محمد به محمد رسول الله(صلی الله علیه و سلم)
حرفهای زیادی برای گفتن دارم، من روزهای زیادی منتظر بودم که سالروز تولدت بیاید و بتوانم در این روز خوشحالی خودم را یه جوری اعلام کنم. خیلی خوشحالم که خداوند مرا از پیروان تو قرار داده است